حجت الاسلام و المسلمین امیر علی حسنلو مدیرگروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخ گویی به شبهات حوزه های علمیه در گفت و گوی پیش روی به تبیین رویکردهای اجتماعی امام رضا(ع) پرداخته است.
*مواجهه با مظاهر فساد حاکمان یکی از رویکردهای سیاسی ائمه(ع) است. حضرت رضا(ع) نیز در دوره زندگی خود ازاین قاعده مستثنی نبوده اند. با توجه به شرایط ویژه امام هشتم(ع)، آن حضرت چه برخوردی با مظاهر فساد حکومتی دوره حیات خود داشتند؟
هارون، امین و مامون عباسی سه خلیفه عباسی هستند که دوران امامت حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) را درک کردند.
اساسا امام رضا علیه السلام اقداماتی که انجام داد چه در زمان هارون وچه در زمان مامون همه این رفتارها به نوعی برای کاستن از ظلم وفساد عباسیان بو به عبارت دیگر تلاش امام در راستای امر از باب امر به معروف و نهی از منکر و رفع ظلم از مسلمانان و عمل به واجب الهی بود. اینکه خلافت عباسی فاسد بوده است؛ سبب نمیشده که آن حضرت دست از خیر خواهی و پند و اندرز بر دارد. از طرفی معلوم است که نصیحت ستمگران و پند گفتن به آنها در حضور مردم، به خصوص اگر ادعای فضل و خلافت هم داشته باشند، از عواملی است که کینه و حسد و خشم آنها را بر میانگیزد و همین کینه ها بود که ائمه را در حصر قرار دادند یا به شهادت رساندند و مسموم نمودند. پذیرش ولایت عهدی توسط امام رضا(ع) که با اعتراض برخی همراه بود به همین منظور یعنی اصلاح امور امت اسلام بود. لذا امام رضا علیه السلام از آغاز امامت دراصلاح به انواع روشها کوشش کرد: برگزاری کلاسهای روشنگرانه در مدینه قبل از سفر به ایران، گریستن در جوار مزار رسول الله (ص) برای آشکار ساختن ظلم بنی عباس در هجرت ناخواسته، ارتباط با مردم سرزمین اسلامی در مسیر سفر به ایران و اقدامات روشنگرانه -که مهمترین آن حدیث شریف سلسله الذهب است-، پذیرش ولایت عهدی (گرچه با میل مامون بود اما حرکتی عملی و مبارزه علنی با ظلم حکومتی بود) و شرکت در نماز عید فطر که حرکتی تاریخی و جاودانه امام است و تدبیر امام برای شکست سیاستهای مامون و نمایش نماز حقیقی در مکتب اسلام تلقی می شود. این اقدامات بخشی از تلاشهای امام رضا(ع) برای مبارزه با ستم وظلم در جامعه است.
نماز عید فطر یکی از مهمترین اتفاقات دوران حیات امام رضا(ع) در خراسان است. برای آشنایی با عظمت این حرکت اجتماعی و دینی و نقش وموج گسترده آن در تحولات معنوی و سیاسی واجتماعی جهان اسلام آن روز و همچنین نتیجهای که امام از آن گرفت، ابتدا خلاصهای از این واقعه تاریخ را نقل میکنیم:
«دوتن از نزدیکان حضرت رضا (علیه السلام) یعنی یاسر خادم و ریان بن صلت شرح واقعه را این گونه نقل کردهاند: پس از قبول ولایتعهدی از سوی امام و فرا رسیدن عید، مأمون به حضرت پیام فرستاد و از وی خواست که نماز عید را اقامه فرماید. امام بر اساس شرطهای تعیین شده در پذیرش ولایتعهدی (چون اقامه نماز عید از مظاهر و مصادیق پذیرش حکومت به شمار میرفت) به مأمون پیام داد من را از این امر معاف کن. مأمون پیام داد، که میخواهم ولایتعهدی شما تثبیت شود و از سوی دیگر مردم به فضل و برتری شما آگاه شوند. اصرار مأمون از یک سو و امتناع امام از سوی دیگر، سبب شد، که حضرت به مأمون پیام داد: اگر مرا از این کار معاف بداری، بیشتر دوست دارم، امّا اگر معاف نباشم، شرط من برای اقامه نماز عید این است: آن گونه که پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب (علیه السلام) برای نماز عید بیرون میرفتند، بیرون رَوَم. مأمون شرط امام را پذیرفت و دستور داد، نظامیان و درباریان و عموم مردم صبح گاهان جلوی خانه امام اجتماع کنند. مردم در اطراف خانه حضرت و در مسیر اجتماع کرده و عدهای در پشت بام منازل خود به انتظار نشستند، تا با دیدن امام سیره نبوی و سیمای علوی را به تماشا بنشینند. فرماندهان و سپاهیان سواره نیز رو به خانه امام آوردند و تا طلوع خورشید همه به انتظار ایستاده بودند. امام پس از به جای آوردن غسل و پوشیدن لباس و بر سرگذاشتن عمامهای سفید در حالی که خود را خوشبو کرده و عصایی در دست داشتند، با پای برهنه میان جمعی از دوستداران خود از خانه بیرون آمده و راه مصلی را در پیش گرفتند؛ با تکبیر گفتن امام غلامان حضرت نیز تکبیر گفتند. لشکریان با مشاهده حالت حضرت همگی از مرکبها پیاده شده و هر کس کاردی به همراه داشت، زودتر توانست بندهای چکمه خود را باز کند و پا برهنه شود. امام تکبیر دیگری گفت، همه با او یکصدا شدند. طنین تکبیر چنان بود، که گویی آسمان و در و دیوار با امام همصدا شدهاند. شهر مرو با دیدن امام و شنیدن تکبیر او، از کثرت گریه و فریاد مردم به لرزه در آمد. مأمون دگرگونی اوضاع را دریافت. فضل بن سهل به او گفت: اگر امام به همین نحو به مصلی برود، مردم شیفته او شده و فتنهای بر پا خواهد شد. از این رو افرادی را به سوی او فرستاد تا بر گردد. مأمون به امام پیغام داد که شما را زحمت داده و در رنج انداختیم و دوست نداریم، از این پس بیشتر به مشقّت بیفتید. از همین جا برگردید. کسی که مطابق مرسوم با مردم نماز میخوانده، این نماز را نیز اقامه میکند. امام کفشهای خود را خواست و پوشید و به منزل بازگشت. مردم در آن روز دچار پراکندگی شدند و نماز در آن روز به خود نظم نگرفت».
چنانکه از متن این روایت بر میآید، امام رضا پس از آنکه مامون خواست تا امام از نیمه راه باز گردد، چارهای جز قبول نداشت، زیرا هنوز زمینه جدی برای مقابله با مامون برای امام فراهم نشده بود و توجه داشته باشیم، در آن زمان مامون خلیفه حاکم و امام (به ظاهر) ولیعهد بود و مردم از ولیعهد توقع تبعیت از خلیفه داشتند. نکتهای که باعث تقویت این نظر است اینکه با نگاهی به سیره زندگانی امام رضا میبینیم ایشان در مواردی مشابه نیز در برابر خواست مامون سکوت کردند، مانند بردن امام از مدینه به خراسان و یا واگذاری ولایتعهدی به ایشان.
البته فراموش نکنیم که در این دوره زندگانی امامان معصوم(ع) به خاطر دشواری و سختگیریهای سیاسی و حکومتی، این بزرگوران به شدت تحت فشار و کنترل قرار داشتند، لذا در سیره و رویکرد جمعی آنها پرهیز از درگیری فیزیکی با حاکمیت و زنده نگهداشتن خط سیر اسلام حقیقی که همان تشیع باشد، ملاک عمل بود. به ویژه که یاران زیادی نداشته و حکومت نیز قدرت و سیطره زیادی یافته بود و ائمه اطهار(ع) این دوره از زمان امام رضا تا امام عسکری(ع) سعی بر تشکیل نهاد وکالت و آماده سازی شیعیان برای عصر غیبت بودند.
*شما از برکات این اقدام امام در عید فطر گفتید، چه فواید و نتایجی در این اقدام دیده می شود؟
این حرکت امام رضا (ع) فواید و نتایج بیشماری در بر داشت که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
احیاء و زنده کردن سیره پیامبر اکرم(ص) و أمیرالمؤمنین علی(ع) در نماز عید فطر که در آن زمان به بوته فراموشی سپرده شده بود، چرا که نماز عید در دربار و حکومت، نمازی تشریفاتی و اشرافی بدون جهات معنوی برگزار میشد.
امام رضا(ع) با شرط عمل به سیره و سنت جدش رسول خدا(ص) و امیرالمومنین(ع) به صورت ضمنی از مامون اعتراف گرفت که این جایگاهی که او در آن قرار دارد، از آن اجداد ایشان بوده و امام به این جانشینی اولیتر است، به ویژه که از سنت حقیقی آنها نیز مطلعتر میباشد.
تاثیر عاطفی ماجرا و ایجاد پایگاه مردمی برای امام رضا(ع) را نیز نباید نادیده گرفت به طور که حتی الان که دوازده قرن از آن ماجرا میگذرد، وقتی این جریان را میخوانیم چنان دچار احساسات میشویم که گاهی وصف ناپذیر است. حال باید تصور کرد کسانی که در آن روز خود شاهد ماجرا بودند، چگونه تحت تاثیر قرار گرفتند و البته نیازی به ذکر این نکته نیست که ماجرای نماز عید درست مانند ماجرای نیشابور حاکی از گسترش موقعیت امام در دلهای مردم بود.
تبعیت تمام مردم از امام رضا(ع) در حرکت به سوی مصلی نماز عید که توام با وقار و طمأنینه و با پای برهنه بود، به نوعی اثبات کننده عملی بود، برای نظریه تبعیت از امام معصوم که مردم آن زمان در شیعیان دیده بودند.
همراهی این جماعت با امام رضا(ع) در تکبیر که میتوانست در ادامه به یک نوع شعار و یا یک صدایی و یک دل شدن این جماعت با امام منجر شود، به ویژه که نشانههای آن در همین گزارش دیده میشود، آنجا که مینویسند «مردم در آن روز دچار پراکندگی شدند و نماز در آن روز به خود نظم نگرفت».
روشن است، نمازی که با این خصوصیّات برگزار میشود، (به ویژه با انفاس قدسی امامی معصوم) افکار و دلهای مردم را به سوی خود جلب میکند و میتواند زمینهساز دگرگونیهای دیگری در جامعه شود. به همین جهت است که اطرافیان مأمون (فضل بن سهل) از بیم آن که اگر نماز اقامه شود، موقعیت آنان به خطر خواهد افتاد، به مأمون اعلام خطر کرد.
نتیجه دیگری که از این حرکت و سکوت امام به دست آمد، اثبات فریبکاری مأمون و صادق نبودنش در ادعای خود که به امام پیغام داده بود، میخواهم، موقعیت شما تثبیت شود و مردم بر فضل و برتری شما آگاه شوند. زیرا هنگامی که متوجه شد موقعیت امام در حال افزایش است، حاضر نشد تنها یک نماز عید که منصبی حکومتی به شمار میرفت، توسط حضرت اقامه شود.
نکته فوق که یک رویداد تاریخی بود، بعدها پرده از چهره مکر وفریبکارانه مامون برداشت، چرا که مامون پس از به شهادت رسیدن امام رضا(ع) وانمود میکرد که در این قضیه نقشی نداشته است. اما شیعیان و انسانهای فهیم و آگاه در طول تاریخ با در نظر گرفتن حرکات و سخنان مامون به کذب بودن ادعای او واقف میشوند.
*وحشت مامون به چه دلیل بود؟
از طرفی با این کار امام میتوان به دلیل وحشت مامون نیز پی برد، چرا که مامون ابتدا با اصرار امام را به نماز فرستاد و سپس نیز خود برگرداند. مامون ناگهان متوجه شد که اگر امام به منبر برود (برای خطبه نماز) با آن همه زمینه و آمادگی که در این جمع کثیر ایجاد شده، میتواند در ضمن خطبه به مقام و جایگاه حقیقی خویش (امام معصوم و جانشین پیامبر) پرداخته و مانند جریان نیشابور اعتقاد به این اصل را از شروط مسلمانی و یکتاپرستی معرفی کند. به ویژه که در آن روز امام رضا(ع) در سیره رسول خدا(ص) و حضرت علی (ع) در برابر مردم ظاهر شده بود و به گونهای مردم را تحت تاثیر قرار داده بود که به قول فضل بن سهل جان مامون و اطرافیانش سخت به خطر افتاده بود. حتی امکان داشت شهر مرو که پایتخت عباسیان آن زمان بود، به مرکز ضد عباسی تبدیل شود. از اینرو مامون ترجیح داد که امام را از نماز بازگردانده و تمام مخاطرات این کارش را بپذیرد. چون از خطری بزرگتر هراس داشت. به ویژه که مامون به اجتماع روز عید فطر و نقش مهم آن در تحولات اجتماعی و سیاسی آگاه بود و به یاد داشت که قیام همین عباسیان بر علیه امویان به فرماندهی ابومسلم در عید فطر سال 129هجری رخ داده بود.
در پایان برای روشنتر شدن مطلب، نوشته شهید مطهری درباره این جریان را نیز نقل میکنیم: «نماز عید خواندن، کتاب الله و سنت رسولالله (ص) است اما چگونه نماز خواندن، سیره است. پیغمبر نماز عید فطر و عید قربان میخواند، اینها هم نماز عید فطر و عید قربان میخواندند، اما روش نماز خواندن به تدریج فرق کرده بود، سیره فرق کرده بود. کم کم دربارهای خلفای عباسی مانند دربارهای ساسانی ایران و قیاصره روم شده بود، دربارهای خیلی مجلّل. لباس خلیفه و سران سپاه دارای انواع نشانههای طلا و نقره بود. خلیفه وقتی میخواست به نماز عید بیاید، با جلال و شکوه خاص و با هیمنه سلطنتی میآمد. خودش سوار بر اسبی که گردنبند طلا یا نقره داشت میشد و شمشیری زرین به دست میگرفت، سپاه نیز از پشت سرش میآمد، درست مثل این که میخواهند رژه نظامی بروند. بعد میرفتند به مصلّی، دو رکعت نماز میخواندند و برمیگشتند. مأمون هم در این مورد به کتاب اللّه و سنت رسول اللَّه(ص) عمل میکرد (نماز عید فطر جزء کتاب اللَّه است) اما همان نماز، روشی پیدا کرده بود که بی محتوا و بیحقیقت شده بود. حضرت رضا(ع) فرمود: من حاضرم نماز را بخوانم اما با روش جدم و پدرم، نه با روش جد و پدر تو».
*بیان شده است که مهمترین دستاورد مجموعه فعالیت های فرهنگی و علمی امام حفظ جامعه شیعی از گزند حاکمیت سیاسی و انحرافات فکری بود.چه جریان فکری انحرافی مد نظر است؟
وضع فرهنگی زمان امام رضا(ع)از پیچیدگی خاصی بر خوردار است؛ جریانهای مختلف فکری ومذهبی در قلمرو وسیع ممالک اسلام درجریان بوده است. جریان مذهبی درون گروهی شیعی مثل زیدیه واقفیه و... جریانهای درون گروهی اهل سنت از جمله معتزله و گروهای دیگر وجریان های فکری برون گروهی مثل جریانهایی که از نهضت ترجمه متأثرند و جریانهایی درایران مانند: شعوبیه و جریانهایی که مربوط به ادیان دیگر است؛ مثل جریانهای یهودی، مسیحی، صابئی، بودائی و... همه این جریانهای فرهنگی در قلمرو وسیع اسلامی در تکاپو بوده و فعالیت داشتند.
بیش از چهل قیام سیاسی علیه حاکمیت نیز دراین زمان گزارش شده است؛ امام دراین شرایط و با توجه به اوضاع برای حفظ خط اصیل اسلام برنامه ریزی می کرد. از نظر سیاسی نیز اوضاع بحرانی بود با مرگ هارون اختلاف بین دو برادر بر سر قدرت بالا گرفته بود؛ مدعیان خلافت از سادات حسنی را نیز به این جریان اضافه باید کرد. همه این شرایط را امام به خوبی رصد می کرد وتسلط داشت .
در این دوره تبلیغات مسموم حاکمیت در شکلهای مختلف با هدف بیاعتبار کردن شخصیت وجایگاه علویان واهل بیت و شیعیان صورت می گرفت. همچنین جعل حدیث و نسبت دادن آن به ائمه علیهم السّلام به منظور تخریب شخصیت آنها نوعی دیگر از تبلیغات بر ضدشیعه بود که حتی غیرعباسیان نیز در آن نقش داشتند، آنها سعی داشتند با راههای مختلف موقعیت علویان را در میان دوستداران آنها تخریب کنند و با اعمال محدودیت برای علویان و شیعیان از بسط و گسترش تشیع جلوگیری کنند.
در دورة امام رضا(ع)، شیعیان در اکثر مناطق اسلامی تحت سلطة عباسیان حضور داشتند به گونهای که در کتب تاریخی از اظهار ادب و احترام مردم شهرهای مختلف نسبت به امام علی بن موسی الرضا یاد شده است. عده زیادی از مردم مدینه و کوفه در عصر امام، شیعه بودند و امام که از مدینه به سمت مرو حرکت کردند مورد استقبال مردم شهرهای بصره و خراسان و نیشابور و مرو و... واقع شدند. به گونهای که با ورود امام به این شهرها قلب مردم از فرط شوق به تپش افتاد و به گرمی امام را پذیرا شدند و در استقبال و پذیرایی از آن حضرت بر یکدیگر پیشی گرفتند. و این بیانگر این مطلب است که مردم عاشق و اهل بیت(ع) بودند و علی رغم جو اختناق و خفقان و وحشت، تکریم امام را بر خود واجب میدانستند.
*تدبیر امام برای حفظ خط اصیل اسلام از آسیب های فکری چه بود؟
از جمله تدابیر امام برای حفظ و انسجام شیعه و بالا بردن امید آنان، سیره عبادی امام بود. که می توان شرکت در نماز عید فطر و نماز باران اشاره کرد. دعای مستجاب امام در نماز باران سبب شد مردم خراسان و مرو و بلکه تمام ایران در باره اهل بیت(ع) محبت بیشتری پیدا کنند وشیعیان امیدوارتر شوند.
یکی از مناطق شیعه نشین در عصر امام رضا(ع) مصر وآفریقا بود؛ ادریس بن عبدالله از دسترس مأموران دولت عباسی فرار و به مصر ومغرب رفت وپس از تلاش وجهاد دولت شیعی ادریسیان را در سال173 هـ در مغرب تأسیس کرد که نخستین دولت شیعه بود. لذا شمال افریقا از شیعیان و تحت رهبری ادریس بودند تا اینکه ادریس توسط مأموران عباسی شهید شد. امام رضا دربارة ادریسفرمود: ادریس بن عبدالله از شجاعان اهل بیت بود و به خدا سوگند همانند وی در بین ما کسی نیامده است؛ این فرمایش امام در ستایش ادریس که از سادات حسنی بود، خود گواهی است که امام درباره حمایت از شیعیان وقیام های شیعی در قبال حاکمان ظالم اینگونه تاییداتی هم داشته است که نه تنها دربسط شیعه بلکه در گسترش وتاسیس حاکمیت شیعیان نیز تاثیر داشت.
خطر دیگری که امام شیعه را از آن حفظ کرد فرقه های فکری چون جبرگریان و اعتزالیون بودند؛ مکاتب فکری مختلفی بودند که اگر نبود هدایتهای ائمه شیعه در این دامها می افتاد؛ در عصر امام رضا (علیه السلام) این مکاتب رونق فراوان داشت چون از سوی حاکمیت نیز مورد حمایت بودند .
جبر گرایی موضوع دامنه داری در اسلام بود، از جمله مسائل مهم و ریشه دار دوره امام رضا (ع) نیز بود که از صدر اسلام وجود داشت. امویان جبر را توسعه می دادند و طرفدار جبر بودند، لذا اهل حدیث نیز که ریشه آنها در زمان امویان شکل گرفته بود غالبا طرفدار این اندیشه بودند.
معتزله در مقابل آنها قائل به تفویض و اختیار کامل بودند، امام (ع) در این خصوص، به حدیثی از امام سجاد و موضع امام صادق (ع) استناد کرد و دیدگاه اهل بیت را مطرح و مفهوم آنرا برای آنان بیان کرد.
امام (ع) در مقابل جبریه موضع سرسخت می گرفت و می فرمود: «کسانی که جبری هستند به آنها زکات و صدقات ندهید و شهادتش را نپذیرید.» و در کلامی دیگر می فرماید: هر کس قائل به جبر و تشبیه باشد (مشبهه)، کافر و مشرک است ما در دنیا و آخرت از او بیزاریم. به خاطر اینکه اینها فاسد العقیده می شوند، لذا شهادتشان مشروع نیست از اینرو شهادت آنها باطل است.
فلسفه موضع گیری ائمه در برابر افکاری نظیر جبر این است که انسان را از حالت انفعال و سازش با ظلم و زندگی ذلت بار خارج می کند و لذا می کوشیدند بفهمانند که انسان برسرنوشت خود، مختار و در دگرگون ساختن جامعه و پیشرفت آن نقش مستقیم دارد که مضمون آیه کریمه :«ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا مابانفسهم... (رعد . ۱۱) می باشد. با در نظر گرفتن پیامدهای سیاسی و اجتماعی جبر برای انسانیت با آن مخالفت می کردند. در زمینه جبر و تفویض دهها روایت مهم که در بردارنده مواضع امام رضا (ع) در مقابل این اندیشه است به ما رسیده است. اگر روشنگری های امام نبود، نه تنها اسلام از بین می رفت، بلکه با تفاسیر غلط، قرآن نیز در معرض تحریف قرار می گرفت.
زیدیه و واقفیه نیز از جمله گروهای منحرف درون گروهی بود که امام با استدلال و مباحث علمی و استنادی با آنان مواجه شد وبسیاری از بزرگان آنان را راهنمایی واز تجزیه بزرگی که احتمال داشت گروههای شیعه امامیه را با چالش وآسیبهایی در آینده بویژه دوره غیبت مواجه کند، رهاساخت و از گرایش بسیاری به واقفیه وترویج این اندیشه جلو گیری کرد.
مهاجرت امام به ایران نیز دستاورد مهمی برای آینده اسلام داشت؛ حفظ شیعه و رونق شیعه و آشنایی تمام فرقه های اسلامی با امامت که در نوع خود برای تثبیت جایگاه شیعه بی مانند است از جمله این دستاوردهاست. در مدتی که امام در مرو بودند با ارسال نامههایی به اطراف و سران قبایل و تبیین جایگاه اهل بیت و بیان برخی مسائل کلامی و اخلاقی که میان شیعه و سنّی از مسائل اختلافی بود، تلاش کرد تا مردم را بیشتر با حقایق دین و قرآن آشناکرده و وحدت بین مسلمین بر قرار شود. لذا این امر نیز باعث شد تعداد زیادی به تشیّع گرایش پیدا کرده و موجب گسترش تشیع شد. علاوه بر آن حضور امام در شرق ایران این منطقه را سال ها مرکز علمی جهان اسلام قرار داد، مرکزیت علمی که سال ها و تا حدود قرن 8 استمرار داشت و بعداً نیز پس از فترت موقت در عصر مغول این رویکرد علمی دوباره زنده شد. بی گمان این ها همه از برکات حضور امام هشتم در خراسان بود.
نظر شما